20 سال پیش احمد کایا، هنرمند انقلابی و متعهد کوردستان درگذشت اما صدای او جاودانە ماند

کایا بە خاطر سبک نو و مضمون انقلابی و آزادیخواهی ترانەهایش هیچ موسسەای حاضر بە انتشار اثرش نبود اولین آلبوم خود بە نام ”گریه نکن ای کودک” را با همکاری دوستانش منتشر کرد، ولی حکومت وقت ترکیە آلبوم وی را ممنوع کرد.
احمد کایا، خوانندە، آهنگساز و نوازندە آزادیخواه شمال کوردستان کە آثار هنری وی در میان ملت کورد جایگاه ویژەای دارد، ٢٠ سال پیش چشم از جهان فرو بست.
هنرمند مبارز، احمد کایا، در ماه اکتبر سال ١٩٥٧ میلادی در شهر ”ملدی” (مالاتیا) در شمال کوردستان بە دنیا آمد. در سن شش سالگی پدرش یک ساز برای او خریدە و از آن زمان بە هنر موسیقی پرداختە است.
احمد کایا پیش از این کە بەعنوان خوانندە شناختە شود مدتی در استانبول رانندە تاکسی بودە و سپس با یکی از دوستان نزدیکش بە نام ”بشار آبی” بە رانندگی اتوبوس پرداختە است. وی در سال ١٩٨٥ در حالی کە بە خاطر سبک نو و مضمون انقلابی و آزادیخواهی ترانەهایش هیچ موسسەای حاضر بە انتشار اثرش نبود اولین آلبوم خود بە نام ”گریه نکن ای کودک” را با همکاری دوستانش منتشر کرد، ولی حکومت وقت ترکیە آلبوم وی را ممنوع کرد.
کایا از دوران کودکی دارای روحیەای سرکش بودە و همین موضوع باعث شدە کە بارها از سوی حکومت ترکیە و موسسات امنیتی این کشور مورد آزار و اذیت قرار گیرد، وی در سن ١٦ سالگی بە جرم چاپ پلاکارت غیرقانونی بازداشت شدە، ولی تسلیم نشدە و بە کار هنری خود ادامە دادە است.
احمد کایا پنجمین و آخرین فرزند خانوادەاش بود، پدرش در اصل اهل ”سمسور” بود، ولی بە دنبال یافتن شغل بە ”ملدی” (مالاتیا) کوچ کرد و در آنجا در یک کارگاه کوچک شروع بە کار نمود. کایا در سن ٩ سالگی در کارگاه پدرش خوانندگی را آغاز کرد و در مراسمهای کارگران برای آنان ترانەخوانی میکرد.
احمد کایا در نوجوانی در یک فروشگاه کاست و آثار موسیقی کار میکرد، او از طریق این کار آشنایی بیشتری با موسیقی پیدا نمود.
کایا سپس با گولتن کایا ازدواج کرد و در سال ١٩٨٥ گولتن شعر ”ترانەی شفق” سرودە نوزاد چلیک را بە کایا داد کە در زندان برای مادرش سرودە است. و در پایان سال ١٩٨٦ ”لحظەای خواهد رسید” را منتشر کرد. وی پس از ازدواج با گولتن با یوسف خیالاوغلو، برادر گولتن آشنایی پیدا میکند کە شعر اغلب ترانەهای کایا سرودە او هستند.
احمد کایا با ترانەهای خود از ملت کورد و مردمان تهیدست دفاع میکرد و همین کار باعث بە زندان افتادن و ممنوع شدن آثارش شد و حتی خوانندگی هم از وی ممنوع شد.
در ١٠ فوریه ۱۹۹۹ در ترکیه، احمد کایا جایزه بهترین خواننده سال را در مراسمی در استانبول دریافت کرد. اما این مراسم و حواشی آن باعث شد که زندگی حرفهای احمد کایا در ترکیه به پایان برسد، چرا که او میخواست به کوردی که زبان نیاکانش است، آواز بخواند.
وی موقع دریافت جایزه سخنانی بر زبان آورد که نقطه عطف مراسم آن شب و نقطه عطف زندگی حرفهای احمد کایا بود. او گفت: ”از آنجایی که من کورد هستم تصمیم دارم در آلبوم بعدیام آوازی به زبان کوردی بخوانم. یک ویدیو هم برای این آواز میسازم. میدانم که شبکههای تلویزیونی شجاعی وجود دارند که این ویدیو موسیقی را پخش خواهند کرد. اگر پخشش نکنند نمیدانم چطور میتوانند عملکردشان را به مردم ترکیه توجیه کنند.”
دادگاه امنیت ملی ترکیە در تاریخ ٣٠ آپریل ١٩٩٩ احمد کایا را بە خیانت بە وطن متهم کرد و ترکهای تندرو در رسانەهای این کشور برای او درخواست حکم اعدام کردند.
احمد کایا در اولین جلسە دادگاه تمام اتهامات را رد کرد و سپس بە پاریس رفت و در آنجا ساکن شد.
دادگاه امنیت ملی ترکیە در آخرین جلسە بدون حضور احمد کایا او را بە ١٠ سال حبس محکوم کرد.
سرانجام در صبحگاه ۱۶ نوامبر ۲۰۰۰ در سن ۴۳ سالگی به سبب حمله قلبی در شهر پاریس درگذشت. البته به گفته دولتمردان ترکیه و روزنامههای آن کشور این مرگ، یک مرگ طبیعی بود، اما عده زیادی بر این عقیده بوده و هستند که احمد کایا را از طریق مسمومیت ترور کردهاند، البته تا به امروز طرفداران تلویزیونی و روزنامهای احمد کایا پیگیر این مسئله بوده و هر از چند گاهی مطالبی در این مورد پخش و چاپ میکنند. پیکر او در گورستان پرلاشز در قطعه شماره 71 در کنار آرامگاه یلماز گونای، فیلمساز و کارگران مشهور کورد به خاک سپرده شده است.
احمد کایا آثار ماندگاری از خود بە جا گذاشتە کە عبارتند از:
”گریه نکن ای کودک”، ”دلتنگی برای غمها”، ”ترانهی شفق”، ”لحظەای خواهد رسید”، ”دموکرات خسته”، ”بپا میخیزیم”. ”ریسیتالها ١”، ”گل نیکاندیش”، ”دیوار عشق”. ”ریسیتالها ٢”، ”گرفتار بلا شدەام” ”به من نزدیک نشو و گرنه خواهی سوخت”، ”دلخورده” ” ترانەهایم برای کوهها”، ”مرا دریاب”، ”ستاره و یاکاموز”، ”مقابله با دوست و دشمن”، ”خدا نگەدار” احتمالا پس از مرگش و در سال 2001عرضه شده که یک ترانه به زبان کردی بنام ”کاروان” این آلبوم احمد کایا را از سایر آلبومهایش متمایز ساخته است. آلبوم نوزدهم وی که تقریبا سه سال پس از مرگش به کوشش همسر وفادارش، در سال 2003 به بازار آمد، ”کمی هم تو گریه کن” نام داشت، آلبوم بیستم کایا هم پنج سال پس از مرگش باز هم به کوشش همسرش، در سال 2005 به بازار آمد.